یک جرعه شعر

شعر و شاعری و شاعران در ایران و در میان مردم ارج و قرب بالایی دارند. داریوش شایگان در مقدمه‌ی کتابش با عنوان «پنج اقلیم حضور»، نقل کرده است که در سال ۱۳۴۲ همسر نیکوس کازانتزاکیس (نویسنده‌ی معروف یونانی) به ایران آمده بود و در سفری به شیراز پس از بازدید از مقبره‌های سعدی و حافظ، با شیفتگی فراوان گفت «من در هیچ کجای دنیا ندیده‌ام که مزار و مقبره‌ی یک شاعر بزرگ، زیارتگاه مردم باشد و شاید شما تنها ملتی باشید که با شاعرانش چنین ارتباط معنوی عمیقی دارد و چنان ارجی برایشان قائل است». التفات ویژه‌ی ایرانیان به شاعرانی چون سعدی و حافظ و مولوی و دیگر برجستگان شعر پارسی صرفاً به خاطر شاعر بودن ایشان نیست بلکه به دلیل پرداختن آنها به مضامین بلند و عمیقی است که افق‌های رنگارنگ و همواره نوشونده‌ای در برابر مخاطبان می‌گشاید و به همین دلیل عیار شعر ایشان با گذر زمان نقصان نمی‌پذیرد. 
از پیامدهای توجه ویژه و شورانگیز ایرانیان به شعر، گرایش به شاعری است. چنان که گویی شعر در سرشت مردم ایران است. میل به سرودن شعر در هر ایرانی نهفته است و اگر این استعداد بیدار و پرورده شود بسا که شاعران توانایی از جای جای این سرزمین کهن سر بر آرند. 
یک جرعه شعر
سرودن شعر یکی از نشانه‌های تکامل زبان و توانمندی ذهن است زیرا شعر هم با کلام ارتباط دارد و هم با موسیقی و هم با تخیل و هم با تفکر. در واقع شعر آمیخته‌ای است از این چهار فن و توانایی؛ و هر چه این ترکیب ماهرانه‌تر و پرورده‌تر باشد، حاصل کار ماندگارتر و نافذتر است. درباره‌ی شعر و آفرینش ادبی سخن بسیار است و اساتید فن مقاله‌ها و کتاب‌های معتبری در این باره نوشته‌اند که مطالعه‌ی آنها برای اهل ادب و دوستداران شعر و علاقه‌مندان شاعری ضرورت دارد و بسیار راهگشا و آموزنده است. 
غرض از اشاراتی که در این سطور به مقوله‌ی شعر و شاعری شد آن است که بگویم سرودن شعر آموزش نمی‌خواهد بلکه بر اساس پرورش قریحه و نظم در اندیشیدن است و هر کس می‌تواند با شناختن قریحه‌ی خود و پرورش آن به این عرصه وارد شود. من در تبریز به دنیا آمده‌ام و در همان جا زندگی کرده‌ام؛ شهری که شاعرانی شهیر چون خاقانی شروانی، صائب تبریزی، شهریار و بزرگان دیگر از آن برخاسته‌اند که هر کدام قله‌ای در ادبیات پارسی به شمار می‌آیند و شاید نظیرشان دیگر از مادر دهر زاده نشود. با این همه، آن گرایش ذاتی به شعر و شاعری مرا بر آن داشته تا از نوجوانی با تخلص «سالک» به سرودن شعر بپردازم و الهامات و مکنونات قلبی‌ام را در حد بضاعت ذوقی و استعدادم در قالب شعر بیان کنم و البته به مطالعه‌ی متون و اشعار شاعران برجسته هم اهتمام داشته و از راهنمایی‌های استادان و صاحب‌نظران این عرصه بهره برده‌ام. این اولین مجموعه‌ی شعر من است که منتشر می‌شود و در آن برخی اشعارم را ارائه کرده‌ام تا در محک خوانندگان و صاحبان نظر و اهل ادب و قلم عیارسنجی شود.